قلم - نجیب الله کریمی
قلم یار دیرین من است. نزدیک به بیست و چهار سال میشود که با هم دوست هستیم. در طی این سالها، روزهای کمی را میتوان پیدا کرد که در آن با قلم سروکار نداشتهام. امروز دیدن این قلمها توجهام را جلب کرد. قلمهاییکه در طی دو ترم (سمستر) درسهای دکتری استفاده شده است. وقتیکه آنها را دیدم، لحظهای به فکر فرو رفتم و با خود گفتم اصلاً مهم نیست که انسان با قلم کجا میرسد و یا قلم انسان را به کدام سمت سوق میدهد، همینکه قلم باشد و فرصت نوشتن، خود خوشبختی است.
خلاصه قلم همهچیز است. قلم انسان را از تنهایی برون میکند، دلتنگیها را رفع میکند، عشق را به تصویر میکشد و آدم را در آسمان دانایی و آگاهی پرواز میدهد. مکارم شیرازی در کتاب «یکصد و پنجاه درس زندگی» چه زیبا گفته است:
«قلم گویای عواطف و ترجمان خرد آدمی است.
قلم بنیانگذار تمدنها و گرداننده چرخهای جامعه است.
قلم در گریههای مداوم خود، شرح دردهای جانکاه انسانها میگوید و در تبسمی که همواره در میان دو لب دارد، نشاط، عشق، شوق حیات، رمز زندگی و هزارگونه زیبایی نهفته است.
ولی افسوس همین قلم هنگامیکه بهدست نااهل افتد، از قطرههای اشکاش، قطرههای خون میریزد و تبسماش نیشخندی است بر عالیترین ارزشهای انسانی».